جمله پند آموز
پی دی اف سنتر
سنتر (به انگلیسی: Centre) شهری در شهرستان چروکی ایالت آلاباما است که مساحت
آن ۲۹٫۸۶ کیلومتر مربع است و در سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی، ۳٬۴۸۹ نفر جمعیت
داشته و تراکم جمعیتی آن، ۱۱۶٫۸۵ نفر در هر کیلومتر مربع بوده است.
پیدیاف (PDF) پسوند سه حرفی و مشخص کنندهٔ بافت پروندههای کتاب الکترونیکی است که به عنوان راهحلی برای نمایش پروندههای متنی در یک طرحبندی خاص مشابه متون چاپ شده به کار میروند. این نام کوتاه شده Portable Document Format (قالب سند قابل حمل) است.
کتاب الکترونیک یا ئی-بوک(به انگلیسی: E-book) کتابهایی هستند که که به شکل پروندههای دیجیتال و رایانهای تولید و خوانده میشوند. کتابهای الکترونیکی صرفاً نسخههای الکترونیکی مطالب مکتوب نیستند، بلکه میتوانند علاوه بر متن و تصویر، فیلم، صوت و پویانمایی را نیز شامل شوند. به علاوه میتوانند در بافت پروندههایی که میتواند توسط یک رایانه اجرا شود مانند قالبهای Word Text، HTML، PDF و فایلهای اجرایی (EXE) درآیند. این پدیده نسبتاً جدید میتواند نظام آموزش و اطّلاعرسانی را نیز دگرگون کند.
اخیراً جنبشی تحت عنوان پروژهٔ گوتنبرگ شکل گرفتهاست که هدف آن تبدیلِ کتابهایِ کاغذی به کتابهای الکترونیکی است. هزاران کتاب که تاکنون در کتابخانههای خصوصی قرار داشتند اکنون در بافت دیجیتال در دسترس همگان قرار میگیرند.
برای خواندن این گونه کتابها وسیلههای همراه زیادی به بازار آمدهاند که آمازون کیندل یکی از آنهاست. با اینکه ابزارهای خواندن کتابهای الکترونیک، ابزارهای زیاد پیشرفتهای محسوب نمیشوند ولی استفاده کنندگان از آنها هنوز محدود هستند، نظر بسیاری بر این است که هنوز خواندن کتاب کاغذی لذت بخش تر است. برای همین خیلی از تولیدکنندگان ابزارهای خواننده کتاب الکترونیک؛ سعی میکنند صفحات خود را مشابه کتابهای کاغذی تولید کنند! ورود تکنولوژی او-ال-ئی-دی (به انگلیسی: O-LED) در صفحات نمایش، کمک شایانی به این هدف کردهاست. این صفحات قابل انعطاف و بسیار باریک هستند و برای همین میتوانند با انعطاف قابل تحسین خود، صفحهای خوب برای نمایش متون و حتی صفحات چند رسانهای باشند. نور زمینه صفحه در کتابخوانهای الکترونیک یکی از ضعفهای آنها به شمار میرفت که چشم خواننده را آزار میداد، این ضعف در سیستمهای جدید کم کم برطرف و صفحات الکترونیک روز به روز پیشرفته تر میشوند.
«کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان ایران» یکی از کتابخانههای مجازی است که با مدیریت مصطفی رحماندوست، چند سالی است آغاز به کار کرده و برخی نویسندگان نامآشنا مانند هوشنگ مرادی کرمانی پذیرفتهاند کتابشان را در این کتابخانه مجازی در اختیار مخاطبان قرار دهند. مرادی کرمانی معتقد است انتشار الکترونیکی کتاب تاثیر بسیاری بر فروش کتاب در بازار ندارد و میگوید: «به یقین میتوانم بگویم با وجود دو کتابی که از من در فضای مجازی منتشر شد، فروش کتابهایم در بازار افت نکرد.»
عباس جهانگیریان، شیوا مقانلو و محمدهاشم اکبریانی دیدگاههایی مخالف درباره نشر الکترونیک دارند.
دیجیتالیسم: واضع و هویت
اولین بار در تاریخ 1388 بود که کریم فیضی - نویسنده، محقق و استاد دانشگاه - در مقاله ای که در چندین نشریه معتبر منتشر کرد، از مفهوم دیجیتالیسم به عنوان یک فلسفه استفاده کرد و بعد ها در چندین مقاله دیگر به تشریح آن پرداخت.
او در یکی از اصلی ترین مقالات خودش چنین می نویسد:
درفضاي مرگ فاصله و پايان هجران و غربت، چندين پرسش جدي و غول آسا ومهيب خود را نشان ميدهد كه نمونهاش عبارتند از: 1- سرانجام اين ارتباطات 2- جايگزينهاي مفاهيمي چون دوري و فاصله و غربت و هجران 3- سرنوشت ناب و خالص بودن روابط عاطفي 4- تبعات عادي شدن ارتباطات عاطفي و غيرعاطفي 5- آسيبهاي اين نوع از ارتباطات 6- راهكارهاي آسيبزدايي از آنها. موارد ياد شده را اگر بخواهيم در قالب سوال در بياوريم، اين پرسشها خود را نمايان خواهند ساخت كه: پايان و انجام اين اندازه از ارتباط چيست و حاصل آن بهلحاظ انساني و مواريث زندگي چه ميتواند باشد؟ آيا به راستي اين اندازه از ارتباطات، با اين درجه از شدت و سرعت ضروري است؟ چه ميزان از وقت و توان و انرژي و هزينه انسان بايد صرف ارتباطات شود؟ در ميان ارتباطاتي كه امروزه وجود دارد، چه مقدار از آنها درست و چه ميزان از آنها نادرست است؟ آيا ارتباط ديجيتالي و الكترونيكي، ارتباطي واقعي است و از ارتباطهاي حضوري و محسوس كفايت ميكند؟ آسيبهاي ارتباطهاي جديد چيست؟ خطاها و اشتباهها و مشكلات و نارساييهايي كه از اين نوع ارتباطات حاصل ميشود، چه چيز ميتواند باشد؟ آيا آنچه شوق و اشتياق و تمايلات عاطفي دقيق و اصل خوانده ميشد و در گذشته به صورتهاي گوناگون، از پس غم هجران و شوق رسيدن به ميهن و آغوش خانه و خانواده خود را نمايان ميكرد، با ارتباطهاي مدرن امروزي محقق ميشود؟ تكليف وطن و ميهن و خانه و مفهوم خانواده چه ميشود؟ آيا آنچه ميراث و ادبيات دوري و هجران را در طول هزاران سال شكل ميداد، محكوم به زوال و از بين رفتن است؟ آيا رابطه بيفاصله جديد، ادبياتي به جاي خواهد داشت كه بتوان به آن استناد كرد و آن را در كنار مجموعه ادب گذشته قرار داد؟ اعتبار آنچه زبان و املا و انشاي روابط امروزي را تشكيل ميدهد، تا چه حد است؟ تا چه اندازه از زبان و ادب و مواريث گذشته بهره ميبرد؟ همزباني انساني آن درچه حد و در چه پايهاي است؟ اصالت آن چگونه قابل ارزيابي است؟ در ادامه اين پرسشها، پرسشهاي بيشمار ديگري وجود دارد كه از منظرهاي گوناگون و چشماندازهاي شخصي و غيرشخصي ديگري ميتوان به آنها پرداخت. حاصل كلام اين است كه: بايد ديد شبكه، سيستم و نوعيت و اسلوب ارتباطي جديد، تا چه اندازه انساني است؟ گذشته از كم گسترده و امكان موفور و پرشتاب، از چه كيفيتي برخوردار است؟ فرايند دروني آن، از چه ميزان عاطفه و اصالت برخوردار است؟ آيا به لحاظ اخلاقي متناسب با خواستها و نيازهاي انساني هست يا نميتوان زمينههاي اخلاقي برايش در نظر گرفت!؟ گذشت زمان چه تاثيري در ماده و محتواي آن ايجاد خواهد كرد؟ آيا تكراري شدن آن، موجب كاسته شدن از دلالتهاي انساني وعاطفي و اخلاقي آن نخواهد شد؟ دربازگشت به موضوع اين بحث و نوشتار، پرسش عمده و اصلي اين است كه : زندگي در بيفاصله و بيفاصلگي و فقدان دوري و عصر نزديك و روزگار بيغربت و هجران چگونه است و در ادامه خويش چه شكل و محتوايي خواهد يافت؟ جايگاه مناسبات اصيل و عاطفي درآن چيست و درمتن زندگي بيفاصله و الكترونيك با حوادث و وقايعي پيش بيني نشده از نوع مرگ و بيماري چگونه بايد روبرو شد؟ آيا زبان موجود در دنياي ديجيتال ، داراي آن اندازه جامعيت و بلاغت هست كه بتوان آن را كامل و مكفي دانست؟ يك پرسش هم اين استكه آيا ديجيتاليسم قابل پرسش است و آيا مي توان توقع پاسخ از ديجيتاليسم داشت ؟
ازآن رو كه جامعه ما به صورت كامل مبتني بر روابط مدرن نيست، روشن است كه شواهدي در دست نداريم كه بتوانيم براساس آن حكم كلي دنيايي در خصوص موضوع مورد بحث صادر كنيم. تجربيات موجود در جامعههاي غربيهم به فرض انعكاس كامل در فرهنگ شفاهي و مكتوب ما، به جهت اقتران با بنمايههاي فرهنگي اختصاصي آن جوامع، چندان قابل تطبيق با شرايط بومي و فرهنگي كشورهاي آسيايي وشرقي، بهخصوص جوامعي از نوع ايران نيست تا بتوان براساس آمارها و نمودارهاي آنها به نتيجهاي قابل اعتماد اشاره كرد . بنابراين، در شرايط فعلي در برابر پرسشها و مسائلي كه به اجمال طرح شد، پاسخمشخصي نميتوان داد، جز اذعان به اين موضوع كه روشن شدن همه جوانب موضوع نيازمند گذشت زمان است و تازماني كه همه جوانب رخ ننمايد، هرنوع حكمي ناقص است و ديگر اينكه زندگي الكترونيك و ديجيتال نيازمند نظام اخلاقي و حقوقي نويني است كه بايد بر اساس مطالعاتي دقيق و مستنداتي عيني تدوين شود و براساس قوانيني متناسب وضع و اجراشود وگرنه، با روشن نبودن جوانب اخلاقي و حقوقي موضوع، زمينه براي سوء تفاهمهاي گوناگون و مشكلات عديده به طرزي جدي و توصيف ناپذير باز است .
مقالات کریم فیضی درباره دیجیتال
با مراجعه به سایت روزنامه اطلاعات و دیگر نشریات تخصصی می توان مقالات کریم فیضی درباره دیجیتالیسم را مورد مشاهده قرار داد. کریم فیضی با نگارش مقاله ای با عنوان وجود و ماهیت فضای مجازی به کاوش در فلسفه دیجیتالیزم و فلسفه و دیجیتالیزم همت گماشته است که کاری است علمی و خلاقانه. از این رو از کریم فیضی می توان با عنوان «فیلسوف دیجیتالیزم» یاد کرد.
فیضی، فیلسوف دییجیتالیسم
کریم فیضی در چند مقاله دیگر به تشریح ماهیت و هویت فضای مجازی و مهم تر از از آن ابزارهای دیجیتالیته پرداخته است. او در مقاله ای با عنوان «گذرگاه جهان» جهان امروز را حاصلی می داند که همچون قطرات باران از گلوی ابزارهای دیجیتال تراوش می کند و در زمین منجمد می شود. او در مقاله ای دیگر با عنوان «دیجیتال و باید» به طرح دیدگاه هایی نو می پردازد که تا امروز کمتر فیلسوف و محققی به طرح آنها پرداخته است.
ذهن به عنوان پایه دیجیتالیسم
همچنن کریم فیضی در سلسله مقالاتی پیرامون ذهن، تشابهات ذهن امروزی با ابزارهای دیجیتال را مورد بررسی قرار داده و روابط متقابل ذهن و کارکردهای سایبرنتیک را تشریح کرده است.
کریم فیضی و مقالات دیجیتالیته
تلاقی سایبرنتیک و ژنتیک عنوان مقاله ای دیگر از کریم فیضی است که به تفسیر و تشریح دیجیتالیته از نظر کریم فیضی می پردازد. در حقیقت کریم فیضی اولین نویسنده شناخت دیجیتال در این است.
کریم فیضی و هستی شناسی اینترنتی
همچنین کریم فیضی در سلسله مقالاتی پیرامون اینترنت، برای اولین بار هستی شناسی اینترنتی را مورد بحث و بررسی قرار داده است که بحصی است فلسفی. او میان جامعه شناسی و روانشناسی دیجیتالیته قائل به تفاوت است.
سنتر (به انگلیسی: Centre) شهری در شهرستان چروکی ایالت آلاباما است که مساحت آن ۲۹٫۸۶ کیلومتر مربع است و در سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی، ۳٬۴۸۹ نفر جمعیت داشته و تراکم جمعیتی آن، ۱۱۶٫۸۵ نفر در هر کیلومتر مربع بوده است.
پیدیاف (PDF) پسوند سه حرفی و مشخص کنندهٔ بافت پروندههای کتاب الکترونیکی است که به عنوان راهحلی برای نمایش پروندههای متنی در یک طرحبندی خاص مشابه متون چاپ شده به کار میروند. این نام کوتاه شده Portable Document Format (قالب سند قابل حمل) است.
کتاب الکترونیک یا ئی-بوک(به انگلیسی: E-book) کتابهایی هستند که که به شکل پروندههای دیجیتال و رایانهای تولید و خوانده میشوند. کتابهای الکترونیکی صرفاً نسخههای الکترونیکی مطالب مکتوب نیستند، بلکه میتوانند علاوه بر متن و تصویر، فیلم، صوت و پویانمایی را نیز شامل شوند. به علاوه میتوانند در بافت پروندههایی که میتواند توسط یک رایانه اجرا شود مانند قالبهای Word Text، HTML، PDF و فایلهای اجرایی (EXE) درآیند. این پدیده نسبتاً جدید میتواند نظام آموزش و اطّلاعرسانی را نیز دگرگون کند.
اخیراً جنبشی تحت عنوان پروژهٔ گوتنبرگ شکل گرفتهاست که هدف آن تبدیلِ کتابهایِ کاغذی به کتابهای الکترونیکی است. هزاران کتاب که تاکنون در کتابخانههای خصوصی قرار داشتند اکنون در بافت دیجیتال در دسترس همگان قرار میگیرند.
برای خواندن این گونه کتابها وسیلههای همراه زیادی به بازار آمدهاند که آمازون کیندل یکی از آنهاست. با اینکه ابزارهای خواندن کتابهای الکترونیک، ابزارهای زیاد پیشرفتهای محسوب نمیشوند ولی استفاده کنندگان از آنها هنوز محدود هستند، نظر بسیاری بر این است که هنوز خواندن کتاب کاغذی لذت بخش تر است. برای همین خیلی از تولیدکنندگان ابزارهای خواننده کتاب الکترونیک؛ سعی میکنند صفحات خود را مشابه کتابهای کاغذی تولید کنند! ورود تکنولوژی او-ال-ئی-دی (به انگلیسی: O-LED) در صفحات نمایش، کمک شایانی به این هدف کردهاست. این صفحات قابل انعطاف و بسیار باریک هستند و برای همین میتوانند با انعطاف قابل تحسین خود، صفحهای خوب برای نمایش متون و حتی صفحات چند رسانهای باشند. نور زمینه صفحه در کتابخوانهای الکترونیک یکی از ضعفهای آنها به شمار میرفت که چشم خواننده را آزار میداد، این ضعف در سیستمهای جدید کم کم برطرف و صفحات الکترونیک روز به روز پیشرفته تر میشوند.
«کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان ایران» یکی از کتابخانههای مجازی است که با مدیریت مصطفی رحماندوست، چند سالی است آغاز به کار کرده و برخی نویسندگان نامآشنا مانند هوشنگ مرادی کرمانی پذیرفتهاند کتابشان را در این کتابخانه مجازی در اختیار مخاطبان قرار دهند. مرادی کرمانی معتقد است انتشار الکترونیکی کتاب تاثیر بسیاری بر فروش کتاب در بازار ندارد و میگوید: «به یقین میتوانم بگویم با وجود دو کتابی که از من در فضای مجازی منتشر شد، فروش کتابهایم در بازار افت نکرد.»
عباس جهانگیریان، شیوا مقانلو و محمدهاشم اکبریانی دیدگاههایی مخالف درباره نشر الکترونیک دارند.
دیجیتالیسم: واضع و هویت
اولین بار در تاریخ 1388 بود که کریم فیضی - نویسنده، محقق و استاد دانشگاه - در مقاله ای که در چندین نشریه معتبر منتشر کرد، از مفهوم دیجیتالیسم به عنوان یک فلسفه استفاده کرد و بعد ها در چندین مقاله دیگر به تشریح آن پرداخت.
او در یکی از اصلی ترین مقالات خودش چنین می نویسد:
درفضاي مرگ فاصله و پايان هجران و غربت، چندين پرسش جدي و غول آسا ومهيب خود را نشان ميدهد كه نمونهاش عبارتند از: 1- سرانجام اين ارتباطات 2- جايگزينهاي مفاهيمي چون دوري و فاصله و غربت و هجران 3- سرنوشت ناب و خالص بودن روابط عاطفي 4- تبعات عادي شدن ارتباطات عاطفي و غيرعاطفي 5- آسيبهاي اين نوع از ارتباطات 6- راهكارهاي آسيبزدايي از آنها. موارد ياد شده را اگر بخواهيم در قالب سوال در بياوريم، اين پرسشها خود را نمايان خواهند ساخت كه: پايان و انجام اين اندازه از ارتباط چيست و حاصل آن بهلحاظ انساني و مواريث زندگي چه ميتواند باشد؟ آيا به راستي اين اندازه از ارتباطات، با اين درجه از شدت و سرعت ضروري است؟ چه ميزان از وقت و توان و انرژي و هزينه انسان بايد صرف ارتباطات شود؟ در ميان ارتباطاتي كه امروزه وجود دارد، چه مقدار از آنها درست و چه ميزان از آنها نادرست است؟ آيا ارتباط ديجيتالي و الكترونيكي، ارتباطي واقعي است و از ارتباطهاي حضوري و محسوس كفايت ميكند؟ آسيبهاي ارتباطهاي جديد چيست؟ خطاها و اشتباهها و مشكلات و نارساييهايي كه از اين نوع ارتباطات حاصل ميشود، چه چيز ميتواند باشد؟ آيا آنچه شوق و اشتياق و تمايلات عاطفي دقيق و اصل خوانده ميشد و در گذشته به صورتهاي گوناگون، از پس غم هجران و شوق رسيدن به ميهن و آغوش خانه و خانواده خود را نمايان ميكرد، با ارتباطهاي مدرن امروزي محقق ميشود؟ تكليف وطن و ميهن و خانه و مفهوم خانواده چه ميشود؟ آيا آنچه ميراث و ادبيات دوري و هجران را در طول هزاران سال شكل ميداد، محكوم به زوال و از بين رفتن است؟ آيا رابطه بيفاصله جديد، ادبياتي به جاي خواهد داشت كه بتوان به آن استناد كرد و آن را در كنار مجموعه ادب گذشته قرار داد؟ اعتبار آنچه زبان و املا و انشاي روابط امروزي را تشكيل ميدهد، تا چه حد است؟ تا چه اندازه از زبان و ادب و مواريث گذشته بهره ميبرد؟ همزباني انساني آن درچه حد و در چه پايهاي است؟ اصالت آن چگونه قابل ارزيابي است؟ در ادامه اين پرسشها، پرسشهاي بيشمار ديگري وجود دارد كه از منظرهاي گوناگون و چشماندازهاي شخصي و غيرشخصي ديگري ميتوان به آنها پرداخت. حاصل كلام اين است كه: بايد ديد شبكه، سيستم و نوعيت و اسلوب ارتباطي جديد، تا چه اندازه انساني است؟ گذشته از كم گسترده و امكان موفور و پرشتاب، از چه كيفيتي برخوردار است؟ فرايند دروني آن، از چه ميزان عاطفه و اصالت برخوردار است؟ آيا به لحاظ اخلاقي متناسب با خواستها و نيازهاي انساني هست يا نميتوان زمينههاي اخلاقي برايش در نظر گرفت!؟ گذشت زمان چه تاثيري در ماده و محتواي آن ايجاد خواهد كرد؟ آيا تكراري شدن آن، موجب كاسته شدن از دلالتهاي انساني وعاطفي و اخلاقي آن نخواهد شد؟ دربازگشت به موضوع اين بحث و نوشتار، پرسش عمده و اصلي اين است كه : زندگي در بيفاصله و بيفاصلگي و فقدان دوري و عصر نزديك و روزگار بيغربت و هجران چگونه است و در ادامه خويش چه شكل و محتوايي خواهد يافت؟ جايگاه مناسبات اصيل و عاطفي درآن چيست و درمتن زندگي بيفاصله و الكترونيك با حوادث و وقايعي پيش بيني نشده از نوع مرگ و بيماري چگونه بايد روبرو شد؟ آيا زبان موجود در دنياي ديجيتال ، داراي آن اندازه جامعيت و بلاغت هست كه بتوان آن را كامل و مكفي دانست؟ يك پرسش هم اين استكه آيا ديجيتاليسم قابل پرسش است و آيا مي توان توقع پاسخ از ديجيتاليسم داشت ؟
ازآن رو كه جامعه ما به صورت كامل مبتني بر روابط مدرن نيست، روشن است كه شواهدي در دست نداريم كه بتوانيم براساس آن حكم كلي دنيايي در خصوص موضوع مورد بحث صادر كنيم. تجربيات موجود در جامعههاي غربيهم به فرض انعكاس كامل در فرهنگ شفاهي و مكتوب ما، به جهت اقتران با بنمايههاي فرهنگي اختصاصي آن جوامع، چندان قابل تطبيق با شرايط بومي و فرهنگي كشورهاي آسيايي وشرقي، بهخصوص جوامعي از نوع ايران نيست تا بتوان براساس آمارها و نمودارهاي آنها به نتيجهاي قابل اعتماد اشاره كرد . بنابراين، در شرايط فعلي در برابر پرسشها و مسائلي كه به اجمال طرح شد، پاسخمشخصي نميتوان داد، جز اذعان به اين موضوع كه روشن شدن همه جوانب موضوع نيازمند گذشت زمان است و تازماني كه همه جوانب رخ ننمايد، هرنوع حكمي ناقص است و ديگر اينكه زندگي الكترونيك و ديجيتال نيازمند نظام اخلاقي و حقوقي نويني است كه بايد بر اساس مطالعاتي دقيق و مستنداتي عيني تدوين شود و براساس قوانيني متناسب وضع و اجراشود وگرنه، با روشن نبودن جوانب اخلاقي و حقوقي موضوع، زمينه براي سوء تفاهمهاي گوناگون و مشكلات عديده به طرزي جدي و توصيف ناپذير باز است .
مقالات کریم فیضی درباره دیجیتال
با مراجعه به سایت روزنامه اطلاعات و دیگر نشریات تخصصی می توان مقالات کریم فیضی درباره دیجیتالیسم را مورد مشاهده قرار داد. کریم فیضی با نگارش مقاله ای با عنوان وجود و ماهیت فضای مجازی به کاوش در فلسفه دیجیتالیزم و فلسفه و دیجیتالیزم همت گماشته است که کاری است علمی و خلاقانه. از این رو از کریم فیضی می توان با عنوان «فیلسوف دیجیتالیزم» یاد کرد.
فیضی، فیلسوف دییجیتالیسم
کریم فیضی در چند مقاله دیگر به تشریح ماهیت و هویت فضای مجازی و مهم تر از از آن ابزارهای دیجیتالیته پرداخته است. او در مقاله ای با عنوان «گذرگاه جهان» جهان امروز را حاصلی می داند که همچون قطرات باران از گلوی ابزارهای دیجیتال تراوش می کند و در زمین منجمد می شود. او در مقاله ای دیگر با عنوان «دیجیتال و باید» به طرح دیدگاه هایی نو می پردازد که تا امروز کمتر فیلسوف و محققی به طرح آنها پرداخته است.
ذهن به عنوان پایه دیجیتالیسم
همچنن کریم فیضی در سلسله مقالاتی پیرامون ذهن، تشابهات ذهن امروزی با ابزارهای دیجیتال را مورد بررسی قرار داده و روابط متقابل ذهن و کارکردهای سایبرنتیک را تشریح کرده است.
کریم فیضی و مقالات دیجیتالیته
تلاقی سایبرنتیک و ژنتیک عنوان مقاله ای دیگر از کریم فیضی است که به تفسیر و تشریح دیجیتالیته از نظر کریم فیضی می پردازد. در حقیقت کریم فیضی اولین نویسنده شناخت دیجیتال در این است.
کریم فیضی و هستی شناسی اینترنتی
همچنین کریم فیضی در سلسله مقالاتی پیرامون اینترنت، برای اولین بار هستی شناسی اینترنتی را مورد بحث و بررسی قرار داده است که بحصی است فلسفی. او میان جامعه شناسی و روانشناسی دیجیتالیته قائل به تفاوت است.
سنتر (به انگلیسی: Centre) شهری در شهرستان چروکی ایالت آلاباما است که مساحت آن ۲۹٫۸۶ کیلومتر مربع است و در سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی، ۳٬۴۸۹ نفر جمعیت داشته و تراکم جمعیتی آن، ۱۱۶٫۸۵ نفر در هر کیلومتر مربع بوده است.
ساعت : 9:59 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی